دنبال مقصر می گردی
راه دوری نرو
غیر از خودت کسی تقصیری نداشت
او فقط به تو کمی امید داد
تو در مقابل
همه چیزت را
جمال ثریا
مترجم : سیامک تقیزاده
بهتر است که
هرگز تمامی روحت را برای یک مرد
که چیزی از عشق نمیداند
عریان نکنی
تحمل تجاوز به روح
از هضم تجاوز به جسم
صدها برابر بدتر است
فرانتس کافکا
توو گرگ و میش اگه پرسه بزنی
گاهی راتو گــُم می کنی
گاهی هم نه .
اگه به دیفار
مشت بکوبی
گاهی انگشتتو میشکونی
گاهی هم نه .
همه می دونن گاهی پیش اومده
که دیوار برُمبه
گرگ و میش صبح سفید بشه
و زنجیرا
از دسّا و پاها
بریزه .
لنگستون هیوز
ترجمه : احمد شاملو
چه شکوهمندانه
مرا از هم می پاشی
دوست دارم
مدام تو را به خاطر بیاورم
ناظم حکمت
ترجمه : الهه فیاضی
دموکراسی این نیست
که مرد نظرش را دربارهی سیاست
بگوید،
و کسی هم به او اعتراض نکند
دموکراسی این است که
زن نظرش را دربارهی عشق بگوید
و کسی هم او را نکشد!
سعاد الصباح
ترجمه : وحید امیری
آخرین حیرت زمانی ست
که دیگر پی می بری
چیزی تو را به حیرت وا نمی دارد…
ریچارد براتیگان
ترجمه : احمد پوری
هر کسی
یک امید
یک عصیان
یک از دست دادن
یک درد
یک تنهایی
یک اندوه
در خود دارد
زیرا از درون هر کس
یک نفر رفته است
و هر کاری که می کند
نمی تواند او را بدرقه کند
فاتح پالا
ترجمه : سیامک تقی زاده
می توانم اقرار کنم که حالم خوب نیست
وتنها نداشتن تو خانه ام را خراب کرده است
به نداشتن تو فکر کرده ام
با تمام فلسفه های جهان
اما چیزی برای آرام شدنم نیافتم
جای من درون جهان اضافه بود
امروز
درست همین جا اقرار می کنم
وقتی عاشق تو بودم
حواست به روبرو نبود
نشسته بودی ستاره های نورانی را رصد می کردی
گاهی با حلقه های گیسویت
وگاهی با عاقبت من بازی می کردی
تو عاشق خودت بودی
مثل تمام چیزهایی که عاشقش بودی
نجوان درویش
مترجم : بابک شاکر
مرگ همان ارزشی را دارد
که زندگی….
وقتی که به درد هیچ چیز نمی خوریم
مرگ می آید
و ما را برمی دارد
و می رود.
میلان تئودور
ترجمه : انوشیروان سرحدی