اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...
اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...

شبها گذرد که دیده نتوانم بست

شبها گذرد که دیده نتوانم بست


شبها گذرد که دیده نتوانم بست

مردم همه از خواب و من از فکر تو مست...


سعدی


وقتی نباشی

وقتی نباشی
تحمل تنهایی
کار ساده‌ای نیست 
چون 
تنهایی قبل از تو 
با تنهایی بعد از تو
زمین تا آسمان فرق می‌کند

نازنین عابدین پور


مثل تمام معشوقه‌های دنیا

مثل تمام معشوقه‌های دنیا


تو مثل تمام معشوقه‌های دنیا

دیرت شده بود و باید می‌رفتی،

رفتی،

و من بعد از رفتنت بارها گفتم دوستت دارم،

بارها و بارها ...


کیانوش خان محمدی

بیچاره ی دچار تو را چاره جز تو چیست ؟

بیچاره ی دچار تو را چاره جز تو چیست ؟

چون مرگ ، ناگزیری و تدبیر تو محال 


ای عشق ، ای سرشت من ، ای سرنوشت من ! 

تقدیر من غم تو و تغییر تو محال


قیصر امین پور


بانوی قشنگم

بانوی قشنگم

من همیشه مستم

لب‌های تو

مخفف شراب‌های دنیاست

چکیده‌ی کامروای انگور

که قطره می‌شود

نقطه‌ی هستی مرا می‌چکاند

داغی که بر دلم مانده است

من این نخورده با خنده‌های تو مست

بیهوده نیست

که در کلمات می‌چرخم

نارنجی

نقطه‌ها همه

ردی از بوسه‌های توست


عباس معروفی


دلتنگم شو

دلتنگم شو


دلتنگم شو

به دیدنم بیا

معلوم نیست این روزهای عاشقی

تا کجا به تقویم وفادارند...


روشنک آرامش


دلت گرفته...الهی که غم نداشته باشی

دلت گرفته...الهی که غم نداشته باشی

فدای چشمت اگر دوستم نداشته باشی


دم غروب مرا در خودت ببار که چیزی

در آن هوای غریبانه کم نداشته باشی


عجیب نیست...من آنقدر خرد و خسته ام از خود...

که حال و حوصله ام را تو هم نداشته باشی


"دچار آبی دریای بیکرانم و تنها"

اگر هوای مرا دم به دم نداشته باشی


به جرم کشتن این خنده ها در آینه...سخت است

کسی به غیر خودت متهم نداشته باشی


غمم تو هستی و شادم اگر به سر نمی آیی

منم غم تو…الهی که غم نداشته باشی...!


اصغر معاذی


منتشر شده در : اشعار اصغر معاذی

اگر تو نبودی

اگر تو نبودی

نمیدانم هر روز برای چه کسی مینوشتم

هر جلوه زیبا ناخوداگاه مرا به یاد تو می اندازد 
و لاجرم مرا با خود به اوج میبرد 
سرنگون میسازد ، میخنداند و میگریاند
ایکاش لا اقل دستم را میگرفتی
تا حرارت عشقم را درک کنی
گرچه میدانم هرگز نمیفهمی چقدر دوستت داشتم
و مشکل من اینروزها

همین است


"نزار قبانی"


** نزار قبانی (زاده: ۲۱ مارس ۱۹۲۳- درگذشته ۳۰ آوریل ۱۹۹۸) دیپلمات، شاعر و ناشر سوری بود.