عشق خود صرف همان کن که تو را می فهمد
به کسی این سه بیان کن که تو را می فهمد
پای آن ، عمر خزان کن که تو را می فهمد
به کسی پس نگران کن که تو را می فهمد
پای آن یار زیان کن که تو را می فهمد
بهر آن اشک روان کن که تو را می فهمد
پیش آن سرت عیان کن که تو را می فهمد
به کسی هی تو بمان کن که تو را می فهمد