ظهر، کیسِ دینی و من و تو و معلمی
که هی برای بودنت علل ارائه می کند
"کاظم بهمنی"
مرگ بر هرچه به جز اسم تو در زندگی ام
این که اشکال ندارد تو "شعارم" بشوی
"عمران میری"
مثل خاراندن یک زخم پس از خوب شدن
یاد یک عشق عذابیست که لذت دارد...!
"مقداد ایثاری"
گرچه از اهدای عضوت دست را هم خط زدی
قلب من از هر جهت آماده ی پیوند بود
"علی محامی"
شهر چشمان تو شیراز، چو غزل چو شعر حافظ
بنشینی و بخوانی، زیر دروازه ی قرآن
"جواد قادری مهر"
قدری چشید از لب سرخت فقیه و گفت:
زین پس حلال، خوردن الکل؛ ولی کمش!
"سجاد شهیدی"