خیالی نیست؛ دیگر درد هایم را نمی گویم
به روی دردهای کهنه ام تشدید بگذارید
به جز تو قلب خودم را به هیچ کس نسپردم
تو هم غمی به جهانم اضافه کردی و رفتی...
به مردادی ترین گرما قسم، بدجور دلتنگم
شبیه گچ شده از دوری ات بانوی من، رنگم...
امید صباغ نو
بگذار که آتش بزنم حاشیه ام را
تا پر کنم از عطر وجودت ریه ام را
من مرد عمودی زمین بودم و امروز
از مرحمت عشق ببین زاویه ام را
امید صباغ نو
از کتاب تاریخ بی حضور تو یعنی دروغ محض
منتشر شده در : اشعار امید صباغ نو
می ترسم ازین سکوت سنگین "سارا"
دردی ست که می کشد من تنها را
بعد از تو به روزهای خوش شک دارم
دیگر سه طلاقه می کنم دنیا را
.
"امید صباغ نو"
از کتاب تا آمدن تو عشقبازی تعطیل
تو تقصیری نداری ، من زیادی عاشقت هستم
همین باعث شده با هر نگاهی زود می لنگم!
.
.
" امید صباغ نو"
شک ندارم، شاه بیت شعرهایم می شوی
بس که با روح و روانم خوب بازی می کنی...
.
.
"امید صباغ نو"