موج دریای جنون واقف آرامش نیست
آن حبابم که نفس تازه کند می میرد
گلچینی از تک بیت های وحشی بافقی تقدیم شما خوانندگان عزیز اشعار ناب :
شرح این آتش جانسوز نگفتن تا کی؟
سوختم، سوختم این راز نهفتن تا کی؟
***
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشنید
از گوشه بامی که پـــریدیم ، پـــــریدیم
***
در میان اشک شادی گم شدم روز وصال
این چنین روزی که دیدمخویش را گم میکنم
***
بکش و بسوز و بگذر، منگر به اینکه عاشق
به جز اینکه مهر ورزد، گنهی دگر ندارد
***
پر است شهر ز ناز بتان نیاز کم است
مکن چنان که شوم از تو بی نیاز مکن
***
چه غصه ها که نخوردم ز آشنایی تو
خدا تو را به کسی یارب آشنا نکند
***
خوش آن غرور که وام دو صد جواب سلام
به یک کرشمه ابرو ادا تواند کرد
***
آن که بر جانم از او دم به دم آزاری هست
میتوان یافت که بر دل ز منش یاری هست
***
به وفاداری من نیست در این شهر کسی
بندهای همچو مرا هست خریدار بسی
"وحشی بافقی"
گلچین تک بیت های صائب تبریزی سری دوم :
گر محتسب شکست خم میفروش را
دست دعای باده پرستان شکسته نیست
***
از زاهدان خشک مجو پیچ و تاب عشق
ابروی قبله را خبری از اشاره نیست
***
طومار زندگی را، طی میکند به یک شب
از شمع یاد گیرید، آداب زندگانی
***
نیست پروا تلخکامان را ز تلخی های عشق
آب دریا در مذاق ماهی دریا خوش است
***
مرا به روز قیامت غمی که هست این است
که روی مردم دنیا دوباره باید دید
***
اظهار عشق را به زبان احتیاج نیست
چندان که شد نگه به نگه آشنا بس است
***
من از بی قدری خار سر دیوار دانستم
که ناکس ، کس نمی گردد بدین بالا نشینی ها
***
چون خطایی از تو سر زد، در پشیمانی گریز
کز خطا نادم نگردیدن، خطای دیگر است
***
گرفتم سهل سوز عشق را اول، ندانستم
که صد دریای آتش از شراری میشود پیدا
***
دنیا به اهل خویش ترحم نمیکند
آتش امان نمیدهد آتشپرست را
***
غمگین نیم که خلق شمارند بد مرا
نزدیک میکند به خدا، دست رد مرا
مجموعه ای از بهترین تک بیت های استاد هوشنگ ابتهاج قسمت پایانی :
ز کدام ره رسیدی ز کدام در گذشتی
که ندیده،دیده ناگه به درون دل فتادی؟
***
فتنه ی چشم تو چندان ره بیداد گرفت
که شکیب دل من دامن فریاد گرفت
***
آنکه مست آمد و دستی به دلِ ما زد و رفت
خواست تنهایی ما را, به رُخ ما بکشد!
***
بمان که "عشق" به حالِ من و تو غبطه خورَد
بمـان کــه یـــارِ توام، عشق کن کــه یـــارِ منی
***
نقش ما گو ننگارند به دیباچه ی عقل
هر کجا نامه ی عشق است نشان من و توست
***
دلی که در دو جهان جز تو هیچ یارش نیست
گرش تو یار نباشی جهان به کارش نیست
***
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست
***
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
***
در گلو می شکند ناله ام از رقت دل
قصه ها هست ولی طاقت ابرازم نیست
***
دل به امید مرٖهمی، کز تو به خسته ای رسد
ناله به کـوه می بـرد، شکـوه به مـاه می کند
***
خودم را بى تو دلخوش میکنم جانا به هر نوعى
گَهى با اشکِ جانفرسا، گَهى لبخندِ مصنوعى
مجموعه ای از بهترین تک بیت های استاد هوشنگ ابتهاج در چهار قسمت تدارک دیده شده که به مرور خدمت شما خوانندگان عزیز وبلاگ اشعار ناب ارائه خواهد شد.
داغ و درد است همه نقش و نگارِ دل من
بنگر این نقشِ به خون شسته نگارا تو بمان
***
تا نیاراید گیسوی کبودش را به شقایق ها,
صبح فرخنده در آیینه نخواهد خندید!
***
برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست
گویی همه خوابند ، کسی را به کسی نیست
***
امروز که محتاج توام ، جای تو خالیست
فردا که می آیی به سراغم نفسی نیست
***
چنان تو در دل من جا گرفته ای ای جان
که هیچ کس نتواند گرفت جای تو را
***
تو می روی و دل ز دست می رود
مرو! که با تو هر چه هست می رود ...
***
ای عشق همه بهانه از توست
من خامُشم این ترانه از توست ...
***
بیـچـاره دلٖ کـه غـارتِ عشقش بـه بـاد داد
ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست
***
دیری سٖت که از روی دل آرای تـو دوریم
محتاج بیان نیست که مشتاق حضوریم
***
دل به امید مرٖهمی، کز تو به خسته ای رسد
ناله به کـوه می بـرد، شکـوه به مـاه می کند
"هوشنگ ابتهاج"
در سینه دلم گم شد تهمت بکه بندم
غیر از تو درین خانه کسی راه ندارد
" زکیا یزدی "
زکیا - بنی عم خواجه سیف الدین محمود
از نواده های خواجه غیاث نقش بند است.
اصل او از یزد است اما در اصفهان می بود طبعش در نظم خالی از لطفی نبود و در نقش بندی هم دستی عظیم داشت،در اصفهان فوت شد.
تذکره نصر آبادی
صفحه 413
پ.ن :
این شعر در فضای مجازی با نام محمدعلی بهمنی به اشتراک گذاشته شده است که نام صحیح شاعر زکیا یزدی می باشد.
به فلک میرسد از روی چو خورشید تو نور
قل هو الله احد چشم بد از روی تو دور
#سعدی
گفته بودی چشم بردارم من از چشمان تو
چشم هایم بی تو بارانی است، حرفش را نزن
"فرامرز عرب عامری"
عمرم گذشت و یک نفسم بیشتر نماند
خوش باش کز جفای تو ، این نیز بگذرد